English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stupa U کلاله بافتهای حصیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sennet U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennit U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
arach noid U بافتهای نرم و شل
paranephritis U اماس بافتهای گرداگردگرده
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
histoloysis U تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
parosteitis U اماس بافتهای پیرامون استخوان
lignocellulose U مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
scopula U کلاله مو
collectrals U کلاله
stigma U کلاله
stigmas U کلاله
crest U کلاله
crests U کلاله
cresting U کلاله
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
endobiotic U زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
pappus U کلاله اطراف گل
tuffet U کلاله خوشه
flocculate U کلاله کاکل
whisking U کلاله یادسته مو
snowcap U کلاله برفی
scopulate U کلاله مانند
whisks U کلاله یادسته مو
whisked U کلاله یادسته مو
whisk U کلاله یادسته مو
knotted U کلاله دار
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
histogen U منطقه روشن محدودیا غیر محدودی از بافتهای اولیه
glomerule U خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
basket-weave U بافت حصیری
sennet U بافت حصیری
rattan fender U دفرای حصیری
brush matting U پوشش حصیری
coconut matting U پوشش حصیری
wall knot U گره حصیری
plain weave U بافت حصیری
basket weave U بافت حصیری
ringlet U کلاله انگشتری کوچک
tufts U ریش بزی کلاله
comose U کلاله دار مویی
ringlets U کلاله انگشتری کوچک
tuft U ریش بزی کلاله
matted U درهم برهم حصیری
deck chair U صندلی حصیری تاشو
bamboo curtain U مانع پردهء حصیری
matting U بوریا پوشش حصیری
boaters U کلاه حصیری لبهدار
caner U بافنده صندلی حصیری
hassock U کلاله علف درهم پیچیده
hassocks U کلاله علف درهم پیچیده
sampan U قایق سقف حصیری وبادبانی
bossing U پشت بند حصیری هدف
bosses U پشت بند حصیری هدف
bossed U پشت بند حصیری هدف
boss U پشت بند حصیری هدف
matting U بوریا بافی پوشش حصیری
infarct U ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
wickiup U کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
twill weave U بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com